کد خبر: 55
تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۳:۵۳
مسجد حکیم اصفهان

مسجد حکیم اصفهان در انتهای بازار رنگرزان واقع شده است و در دورهٔ شاه عباس دوم به دست پزشک او حکیم محمد داوود در محل ویرانه‌های مسجد جامع دیلمی جورجیر یا مسجد صاحب اسماعیل بن عباد از قرن چهارم هجری بنا شده است.

کتیبه‌های سردرها و ایوانهای داخل این مسجد به سالهای ۱۰۶۷ تا ۱۰۷۳ هجری قمری مورخ است و آنها محمدرضا امامی خوشنویس معروف عصر صفویه نوشته است. سردر مسجد جوجیر در شمال غربی این مسجد قرار دارد. مسجد دیلمی جورجیر «مسجد جامع صغیر» نام داشته و در نیمهٔ دوم قرن چهارم هجری مسجدی زیبا و باشکوه بوده است.

مسجد اولیه در دوره آل بویه و توسط صاحب بن عباد ساخته شده بود و به آن مسجد جامع جور جیر می گفتند.

بناهایی که از دوران آل بویه در اصفهان به جای مانده اند، بسیار کم است. سر در مسجد جورجیر یا مسجد جامع صغیر بوده که در زمان صفوی مسجد آل بویه تخریب شده و مسجد حکیم جای آن ساخته می شود. این مسجد به گفته مافروخی مناره ای با ۱۰۰ ذراع ارتفاع داشته است. از کل مسجد تنها سردر آن باقی مانده است. آرایه های سردر بسیار زیبا و در نوع خود منحصر بفرد است

ما فروخی در وصف مسجد جوءجوء می نویسد: «آن مسجد را مناری بس بلند و متقن بوده و گمان می رود یا در فتنه مغول یا در قتل عام امیر تیمور ویران کرده باشند، یا قتل عام امیر جهانشاه ترکمان یا جنگ های داخلی مذهبی چون غالبا این گونه منارها در شهر و بیابان  برای استفاده از خبر یافتن و خبر دادن دشمن و نتایج دیگر ساخته می شد.

شاردن در سفرنامه خود می نویسد: «حکیم داوود که طبیب شاه عباس دوم و شاه صفی بود در نتیجه دسایس اطرافیان مورد بی مهری شاه واقع شد و از پیش آمدهای بدتری ترسید... د. و به هندوستان گریخت و در آن جا در اثر ملازمت اورنگ زیب و انجام خدماتی ملقب به تقرب خان به اندازه ای ترقی کرد که شخص بسیار معتبری شد. حکیم داوود به محض اینکه در هندوستان بر مسند عزت استقرار یافت، اموال زیادی برای خانواده اش به اصفهان فرستاد و دستور ساختن یک مسجد را داد و با نیتی که داشت این کار را آن قدر ادامه داد تا این مسجد عالی ساخته شد.»

گفته می شود روزی به قصد سرکشی از عملیات ساختمانی به محل  مسجد آمد و با تیز هوشی تمام کارها را از مدنظر گذراند، ناگهان چشمش به خران گچ کش افتاد که آجر و گچ و دیگر مصالح ساختمانی را از کوره های آجر پزی به ساختمان مسجد حمل می کردند. کپل این حیوانات زخمی و خون آلود بود، علت را سوال کرد، گفتند خرکچیها برای حرکت سریع تر، خران را با سیخونک دنبال می کنند. حکیم از گفته آنان ناراحت شد و دستور تخریب قسمت های ساخته شده از مسجد را داد و گفت پایه های این مسجد با ظلم همراه است. بنا بر این روایت دستور داد در راه خران از محل کوره پز خانه تا مسجد، علف بریزند که خران با چرا آجر و گچ و مصالح ساختمانی را به مسجد حمل کنند و مسجد را از نو بنا کنند.

امروزه از مسجد آل بویه تنها یک سردر آجری باقی مانده و مسجد فعلی همان مسجدی است که حکیم داوود در زمان صفویه با مبالغی که از هندوستان می فرستاد ساخته است. مسجدی چهار ایوانی با گنبد خانه و چند شبستان، با حیاطی در میان مسجد. این حیاط یا صحن اصلی مسجد دارای طول تقریبی ۶۱ متر وعرض ۵۳ متر است. در جوانب شرقی و غربی مسجد بر روی بنای اصلی و ردیف طاق ها و طاق نما های همکف طاقنما هایی بدون ساختمان های پشتی یا جانبی ساخته شده است که دهانه های این طاقنماها به فضای پشتی راه دارد.

صحن دارای یک حوض آب است که محل وضو ساختن است و در دو طرف حوض (شرق و غرب) دو مهتابی ساخته اند. در سمت جنوبی این مهتابی ها برای امام جماعت مکانی در نظر گرفته شده که گودالی است به طول یک متر و هفتاد سانتی متر و عرض یک متر و بیست سانتی مترو به عمق سی سانتی مترکه از کف مهتابی ها گودتر و محل امام جماعت است.

از سردر قدیمی باقی مانده از دوره آل بویه که بگذریم، تزیینات معقلی مسجد بیشترین نمود و زیبایی را دارند و بیشترین تزیینات مسجد را تشکیل می دهند. معقلی گره سازی مختلط کاشی و آجر را گویند. در این مسجد هرچند از کاشی کاری های تمام سطح هفت رنگ و معرق مانند مسجد امام و شیخ لطف الله خبری نیست اما تزیینات ساده و هندسی از ترکیب کاشی و آجر به آن جلوه منحصر بفردی داده است. کتیبه های آن نیز به دست محمد رضا امامی و محمد باقر شیرازی دو خوشنویس عهد صفوی نگاشته شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.